جایت خالی بود...

پیرمرد محکم نشسته بود از دولت حرف میزد از توی دهن زدن حرف میزد از پشتوانگی ملت حرف میزد پیرمرد تمام عمرش محکم بود حالا ...درست توی جشن 35 سالگی انقلابش، همانی که با پشتوانگی مردم ساخته بود جایش خیلی خالی بود... اماما فرزندت پا به 36 سالگی گذاشت توی این 35 سال سخنت را به دیده منت گذاشتیم و نگذاشتیم دست نا اهلان بیفتد توی این 35 سال چه چشمان هرزه ای که دنبال این جوان خوش قد و قامت نبود توی این 35 سال چه مادرها که جوانشان را پیش مرگ جوان تو نکردند اماما...نیستی...جایت خالیست..ولی محکم ایستاده ایم مثل همان روزهای تو 35 سالگی فرزندت مبارک

جمعه ای که نیامدی6

اگر نیایی

"این کتاب " بی تفسیر و تأویل می ماند، مهجور می شود

اگر نیایی

فقط زینت طاقچه ها و خانه هایمان می شود

مثل همین الان

مگر نه این است که هر صبح جمعه تو را با "این المول ولاحیاءالکتاب" می خوانیم

مگر نه این است که تو " این کتاب " را دو باره زنده خواهی کرد

لا اقل برای ما، نه برای خاطر این کتاب برگرد

دلش هر روز تو را می خواند، تو را می خواهد...

بر گرد..

دوست شهید

مطلب بسیار زیبایی رو چند وقت پیش توی وبلاگ خادم بچه ارزشی ها از دوستان وبلاگی بنده دیدم که با اجازه ایشون این مطلب رو اینجا می ذارم

اگه بهش عمل کنید ...فوق العاده زیباست

گام به گام عملی و مستند دوستی و انس با روح یک شهید

  هممون میدونیم شهید زندست و به انقلابی که به ثمر رسونده, سر میزنه و مدام اونو از گزند خطرات و تهدیدات حفظ میکنه .  

         حالا تصور کنید یا یکی از شهدا بتونیم رابطه دوستی - عاطفی برقرار کنیم....         

  فکر میکنین چه اتفاقی میفته !؟

 روح شهید با روح شما رفیق و همراه میشه  و از فردا حضور شهید رو کنار خودتون احساس میکنید....

 در طول روز از خدا میخوان که  ویژه هواتونو داشته باشه  (موقع درس, نماز, انجام طاعات, غذا خوردن, مسجد رفتن, گردش و همه فعالیت ها....) 

 براتون مدام دعا میکنن چون شهدا فوق العاده رفیق باز بودند و هستند !و لذت عبادت را همانگونه که چشیدند, به دوست خود خواهند چشاند.

 در هر مرحله از زندگی که سردرگمی بین چند گزینه داشته باشید, به راحتی واسطه خدا میشن و گزینه اصلح رو نشونتون میدن.

 و در نهایت : 

  شما -----> دوست شهید شما ---->14معصوم ----> خـــــدا

 گام (1) : انتخاب یک شهید

  گام (2) : عهد بستن با شهید

  گام (3) : شناخت شهید

  گام (4) : هدیه ثواب اعمال خود به روح شهید

  گام (5) : درگیر کردن خود با شهید

   گام (6) : عدم گناه به احترام شهید !

  گام (7) : اولین پاسخ شهید

  گام (8) : حفظ و ارتقاء رابطه تا شهادت

 گام (1) : انتخاب  یک شهید :

                                آلبوم شهدا رو باز کنید یا میتونید از عکس بالا کمک بگیرید. اولین ملاک انتخاب شهید قیافه و صورت شهیده. ببینید با لبخند کدوم شهید ته دلتون خالی میشه، ذوق میکنید، به وجد میایید !؟

                                آفرین. درسته. این همون دوست شماست.

  گام (2) : عهد بستن با شهید :

                              یه جا که جلو چشمتون باشه بنویسید و امضاءکنید :

 با دوست شهیدم عهد میبندم پای رفاقتم با او تا لحظه شهادتم خواهم موند و در مسیر رسیدن به خدا ازتذکرات او رو بر نمیگردونم.

  گام (3) : شناخت شهید :

                            

                                 تا میتونید از دوست شهیدتون اطلاعات جمع آوری کنید. ( عکس, متن, صوت, کلیپ, دستنوشته, وصیتنامه, خاطرات همرزمان, خاطرات همسر شهید, پوستر و ....)

بصورت خرید از فروشگاه و  دانلود از اینترنت.

  گام (4) : هدیه ثواب اعمال خود به روح شهید :

  از همین الان هر کار خیر و ثوابی انجام میدید مثل ( نماز واجب و مستحبی, ادعیه, زیارات, صدقه, حتی درس خواندن برای رضایت خدا, روزه و خمس و زکات و ....) سریع در ابتدا یا انتهای آن به زبان بیاورید :

( خدایا طاعت من اگرچه ناقص است ولی یه نسخه از ثوابشو هدیه میکنم به روح دوست شهیدم )

طبق روایات نه تنها از ثواب شما کم نمیشه بلکه بابرکت تر هم خواهد شد !

     توجه : مطمئناً شهید با کمالات و رتبه ای که داره نیازی به ثواب ماها نداره. پس دلیل این گام چیه !؟؟

    جواب : شما با اینکار ارادت و خلوص نیت و علاقتون رو به شهید نشون میدید. یعنی به شهید میگید چیزی بهتر از ثواب اعمال یافت نکردم که تقدیم دوست کنم.

  گام (5) : درگیر کردن خود با شهید :

░ سریعا همین الان عکس بک گراند گوشی موبایلتونو عوض کنین و عکس شهید رو بذارید.

از امروز همه پیامک ها و تماس هاتون توسط دوست شما بررسی میشه !

░ همینکارو برای دسکتاپ کامپیوتر هم انجام بدید.

░  محل کارتون, کیف جیبی, داشبورد ماشین, هرجا میتونید یه عکس یا نشونه از شهیدتون بذارید.

▒  صبح بعد از سلام به امام عصر عجل الله، اولین نفر به دوست شهیدتون صبح بخیر بگید و شب هم آخرین شب بخیر...

▒ در طول روز تا میتونید با روح شهید حرف بزنید.

▒ مدام به او و خـــدای متعال فکـــــــر کنید و هرکار دیگری که صلاح میدونید.

   گام (6) : عدم گناه به احترام شهید ! :

                                خود شهید اسم این گام رو گذاشته : آخرین حجاب !

روح شهید تا این گام 5 بسیار بسیار از شما راضیه و تمایل شدیدی به شروع رابطه داره ولی !

 آیا در حضور دوست جدید معنوی و به این باصفایی میتوان گناه کرد !؟

 نگاه هامون, رابطمون با همکلاسی های نامحرم و اساتید نامحرم, چت با نامحرم, غیبت, دروغ, کاهل نمازی, کم فروشی, کم کاری در شغل, بداخلاقی در منزل و ..... 

                                                  جواب این سوال با خود شما....

  گام (7) : اولین پاسخ شهید :

                              کمی صبر و استقامت در گام 6 آنچنان شیرینی ای در این گام برای شما خواهد داشت که در گام بعدی انجام گناه براتون سخت تر از انجام ندادن اونه !

      ░ با توسل به دوست شهید و مصلحت خدا برخی نشانه ها را خواهید دید (ان شاء الله) :  

خواب دوست شهیدتون.        

انواع روزی های معنوی جدید !       

لذت عبادت و نمازهایی با حس و حال جدید !

دعوت به قبور شهدا و راهیان نور جنوب و غرب. 

دوستان معنوی جدید.    

پیامی, نشانه ای, گفتگویی و.....

  گام (8) : حفظ و ارتقاء رابطه تا شهادت :

گام های سختی را گذرانده اید. درسته ؟

      حال به مدد دوست شهید میتونید توسل به ائمه اطهار (سلام الله علیهم) را بصورتی جدید و شیرین تر پی بگیرید...

             و در نهایـــــت به خود خـــــــدا برسید... ( نسئل الله منازل الشهــــــداء)

مطمئنا با شیرینی ای که چشیده اید از این مسیر خارج نخواهید شد... اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا...

کافیه پس از بازنشر این مطلب معنوی, فقط یکی از بازدیدکننده های وبتون مسیر زندگیش عوض شه ! 

اونوقته که دین و دنیا و آخرتتون تضمینه انشالله تعالی.

اشهد ان محمداً رسول الله

کودکی که امروز در دامان آمنه آرام خوابیده است

هنوز نیامده آقای تمام دنیاست

قرار است همه هراس ها و دلهره ها بروند به یمن ورودش

هنوز نیامده تبر به دوش است

قرار است هرچه بت است بخوابد برای همیشه همیشه

هنوز نیامده آتشکده ها خاموش می شوند

قرار است عرش با نور نگاهش چراغانی شود

قرار است اهل بیتش همه فاتح دلها باشند

قرار است پدر امتی باشد

قرار است رحمه للعالمین باشد

قرار است محمد (ص) باشد

قرار است ختم کلام خدا باشد

قرار است پیامبر باشد

چه افتخاری بالاتر از این که محمد(ص) پیامبر من است، آقای من است، رسول من است ، شافی من است 

رسول مهربانم چشمانم فرش راهت، آمدنت مبارک

وحدت

وحدت...

چه تعبیر ناشایستیست میان ما و آنها

می دانم که برای کوری چشم دشمن باید وحدت داشته باشیم

اما دلم صاف نمی شود با آدمهایی که دست مولایم را بستند

که تمام عمرشان مولایم را نادیده گرفتند

که تمام عمر مولایم را خانه نشینی پر کرد

حالا برای کوری چشم دشمن وحدت میکنم...خیالی نیست

اما، دلم  صاف نمی شود با آدمهایی که دست مولایم را بستند...

جمعه ای که نیامدی5

مثل همه محرم وصفرهایی که به ربیع ختم شدند ومی شوند

مثل همه زمستان هایی که به بهار ختم شدند ومی شوند

لابد مثل همه ی گریه هایی که عاقبت پشتش لبخند است

لابد مثل همه ان مع العسر یسرا ها

تو بر خواهی گشت...

تو برخواهی گشت، تا روز میلاد پیامبرمان بیشتر به دلمان بنشیند...

تا ربیعمان ربیع شود

اگر شما ربیعش نکنید ، شمایی که نامتان ربیع الانام است

چه کسی شایسته تر ازشما خواهد بود؟؟!!

همه از جشن میگویند این روزها

اما میدانی آقا؟

این جشن ها برای من آقا نمی شود...

سروریت مبارک

تو که نمی آیی

دل تنگی برای خودش تاج وتخت به هم می زند

غم فرمانروایی می کند

تنهایی سربازی می کند برایشان

مبارکمان باشد این آغاز سروری تو برما

حسین جان من هنوز خیلی جونم ، باشه منتظر می مونم

لباس های مشکی ام را با اشک در می آورم

لباس های مشکی ام را می بوسم و کنار می گذارم... تا 11 ماه دیگر

امسال به دلم خیلی قول ها داده بودم

قول دادم می برمش جایی میان دو حرم به نام بین الحرمین که همانجا بشکند ، همانجا زیبا ترین ها را بگوید تا من بنویسم

قول دادم بین دو حرم ببرمش تا سینه بزند برایت

گمانم دوسه روزی ، شاید هم بیشتر بامن قهر کند، به خاطر بدقولی ام

می دانی آقا! تقصیر تو نیست... خودش درست وحسابی نشکست

قول می دهم یادش بدهم تا سال آینده در خانه اش جز به روی همین نامهایی که این دو ماه مدام بر زبانم جاری بود باز نکند

یادش می دهم هر چیزی که به تو ربطی نداشته باشد را دور بریزد از دور و برش

یادش می دهم، دل شکستن درست وحسابی را یادش می دهم

بعد از طرف تو ، قول می دهم ببرمش جایی میان دو حرم به نام بین الحرمین

قول کربلای سال آینده را می دهم

مرا پیش دلم شرمنده نکنی آقا

دلم عنوان این پست را قبول ندارد

هرچه برایش استدلال می آورم جوان بودن را دلیل خوبی برای منتظر بودن نمی داند

عجول است...

مرا پیش دلم شرمنده نکنی آقا...

بهشتی که واجب می شود...

آنقدر همه پدرانت نگران غربتت بودند که تا توانستند وعده چیزهای خوب دادند برای کسانی که تو را در غربت زیارت کنند...

چه خوب شد که تو توی این غربت خاک شدی...

اگر بهشت رابه بهانه می دهند

تو چه بهانه ی قشنگی شده ای برای من

برای ما...

برای نسل سلمان...

برای ایرانیان

چقدر بهشتم ، بهشت میشود اگر بهانه ورودم تو باشی...

پ.ن: امام صادق (ع):«يكى از فرزندان من درشهر طوس در سرزمين خراسان كشته خواهد شد، هر كس او را زيارت كند و حق او را بشناسد، روز قيامت خودم دست او را خواهم گرفت و روانه بهشت خواهم كرد؛ گر چه از اهل گناه كبيره باشد.»

امام هادی(ع):«دليل مستجاب شدن دعا در آن جا آن است كه آن محل و قبر آن حضرت، از بقعه‏هاى بهشت است و هر مؤمنى كه آن جا را زيارت كند، خداى او را از آتش نجات داده و داخل بهشت خواهد كرد.»

امام جواد(ع):«ميان دو كوه طوس، مشتى [بخشى‏] از خاك بهشت گرفته شده و در آن جا گذاشته شده است، هركس داخل آن شود، روز قيامت از آتش جهنم در امان خواهد بود.»

امام رضا(ع):«طوس در آينده به محل رفت و آمد شيعيان و زائران من تبديل خواهد شد. شيعيان و دوستانم از دور و نزديك براى زيارت من به طوس خواهند آمد.خدا اين مكان (مرقد مرا) محل رفت و آمد شيعيان و دوستان من قرار خواهد داد....»

نمک سفره مولا...

مگر می شود پسری زمین خوردن مادرش را ببیند و زنده بماند؟!

مگر می شود پسری سیلی خوردن مادرش را ببیند و زنده بماند؟!

همان لحظه که با چشمان پر از کودکیش صورت سرخ مادرش را دید ، رفت...

زهر بهانه بود...